شاید یکی از مهم‌ترین دانسته‌هایی که می‌تواند بشر را به‌گونه‌ای بهتر تبدیل کند این باشد که از توهم خود را محور عالم، دست بردارد. همه ما به طرز عجیبی خیال می‌کنیم که این عالم دانستن بخشی از مایملک ماست که از اساس برای ما خلق شده است.

روزی که جهان تغییر کرد

به گزارش همشهری آنلاین*، شاید هنوز خیلی زود باشد درباره تحولات اجتماعی و آثار بیماری فراگیر کرونا بحث‌های جدی و معتبر آغاز شود، اما فیلم مستند «سالی  که جهان تغییر کرد» جزو نخستین تلاش‌هایی است که برای آغاز این گفت‌وگوها شروع شده است. نقطه مرکزی توجه فیلم قبل از آنکه گونه آدمی باشد، زیستگاه او و سایر گونه‌های ساکن کره زمین است که گونه آدمی یکی از بزرگ‌ترین تهدیدهای موجود برای بقای آنها شده است. این مستند درباره تغییراتی است که کره زمین و سایر ساکنان آن در غیبت کوتاه‌مدت آدمی به‌خود دیده‌اند.

آلودگی هوا و آب‌ها به سرعت کاهش پیدا کرد، جانداران طبیعت به خانه‌های خود که توسط آدمی اشغال شده بود، بازگشتند و ماهیان و پرندگان از دست این شکارچی خردمند نفسی تازه کردند و به تولیدمثل طبیعی پرداختند و بسیاری اتفاقات دیگر که در این فیلم به برخی از آنها پرداخته شده است؛ چراکه انسان از ترس بیماری به خانه‌اش پناه برد تا از این مهلکه جان سالم در ببرد.

تنوع و گستره این تأثیرات از دایره تصور فراتر است و در این فیلم تنها به سرفصل‌هایی اشاره شده که برخی از آنها کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. بناهایی که انسان برپا کرده، مصرف بی‌پروایانه منابع طبیعی، آلودگی‌های صوتی، شیمیایی، هوا و آب‌ها و تغییرات اقلیمی ناشی از آن هر کدام بخشی از منابع ارزشمندی که طی میلیاردها سال به‌وجود آمده‌اند را رو به انقراض و نابودی برده است. با دیدن این فیلم، متوجه می‌شویم که اعتراض‌های مدافعان محیط‌زیست، به  نابودی حیوانات، جنگل‌ها، اقیانوس‌ها و کوه‌ها در مقابل حجم بزرگ خرابکاری‌های آدمی خیلی ناچیز است. داستان فیلم به‌صورت تاریخی و روزشمار پیش می‌رود و نکات جالب از نظر کارگردان در این فرایند بررسی می‌شود. فیلم از لوکیشن‌های زیبای طبیعی، فیلمبرداری ممتاز و ساختاری آرام و روان بهره می‌برد تا درباره حقیقت تلخی با ما گفت‌وگو کند.

ساختار روانی گونه آدمی از توانایی تصور برخوردار است. ما می‌توانیم تصور کنیم در آینده چطور زندگی خواهیم کرد یا در سفر انتهای هفته با کدام دوستانمان به کجا خواهیم رفت و اوقاتمان چگونه سپری خواهد شد. این تصویرسازی‌ ذهنی که در عالم خیال صورت می‌گیرد، اگر به کلی بی‌ارتباط با واقعیت و فاقد هرگونه ارتباط منطقی با یکدیگر باشند «هذیان» نامیده می‌شود. 
این خیال‌پردازی‌ها فاقد ارتباط و معنا هستند و حتی گاهی ساختار ادبی و کلامی صحیحی هم ندارند. نوع دیگری از تصویرسازی‌ ذهنی در عالم خیال که آرزومندانه و ‌رؤیاگونه نیز هست با بخشی از عالم واقعیت یا حتی همه آن همخوانی دارد؛ هرچند می‌تواند محقق بشود یا نشود. این نوع تصویرسازی‌ «توهم» نام دارد که با هذیان متفاوت است.

 اگر ما یک شب رؤیایی همراه با دوستانمان را تصور کنیم که در آن گفت‌وگوهایی عمیق و صمیمانه در جریان خواهد بود؛ هرچند این خیال‌پردازی در لحظه خیال توهمی بیش نیست، اما امکان اتفاق افتادن یا نیفتادن آن وجود دارد. اما اینکه ما دوستی برای سفر و پولی برای هزینه‌های سفر و مقصدی برای رفتن و ماندن نداشته باشیم و چنین خیالاتی را در ذهن مرور کنیم، دچار هذیان شده‌ایم. علم، تجربه و دانش آدمی نسبت به گذشته به شکل قابل‌توجهی بیشتر شده؛ هر چند نسبت به افق‌های آینده پیش‌رو هنوز در آغاز راه است.

شاید یکی از مهم‌ترین دانسته‌هایی که می‌تواند بشر را به‌گونه‌ای بهتر تبدیل کند این باشد که از توهم خود را محور عالم، دست بردارد. همه ما به طرز عجیبی خیال می‌کنیم که این عالم دانستن بخشی از مایملک ماست که از اساس برای ما خلق شده است. قصه‌های اساطیری، افسانه‌ها و آیین‌های زیادی بر مبنای این خیال متوهمانه شکل گرفته‌اند که در ادبیات تقریبا همه کشورها وجود دارند. یکی از کمترین آسیب‌های این توهم فراگیر رفتاری است که با مادر زمین و سایر همسایه‌هایی که با آنها در این جهان زندگی می‌کنیم، پیشه کرده‌ایم. تماشای این فیلم می‌تواند تلنگری برای خروج از این توهم بزرگ باشد.


 *جمال رهنمایی  _ روانشناس تحلیلی

کد خبر 704953
منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha